بسم الله الرحمن الرحیم
چگونه تمامی انواع موجودات زنده در یک کشتی گنجانده شدند؟
حقیقت وقوع طوفان نوح و غرق زمین با ساکنانش در آن هنگام، به استثنای سوارشدگان به کشتی او، امری نیست که قابل انکار در نزد اهل برهان باشد؛ ادلۀ متقن وقوع این واقعیت، در یک تقسیم بندی کلی، به دو دسته تقسیم بندی می گردد، که عبارتند از:
الف- ثبت و ضبط وقوع این واقعیت در اخبار ذکر شده از عالم وحی و کتب آسمانی، که برای گروندگان به این ادیان دلیلی قطعی و کافی است.
ب- شواهد قطعی کشف شده در سال های اخیر، که حجت واضحی دیگر در مقابل همگان است؛ و جز با تداوم جحود و انکار، گریزی از پذیرش آن نیست.
که در زیر هریک از این دو قسم مختصرا مورد بحث قرار می گیرند:
نخست برخی از دلایل وحیانی:
۱- در قرآن این واقعیت در چندین مورد به وضوح ذکر گردیده، که از جمله در سورۀ شعراء ، در مورد عاقبت امر نوح می فرماید:
«پس ما او و کسانی را که با او بودند در کشتی آکنده نجات دادیم * سپس بعد از آن بقیه را غرق کردیم * بدون شک در این جریان آیه و نشانه ای است ولی اکثریت ایشان ایمان آورنده نیستند.»
۲- در باب هفدهم انجیل لوقا ، چنین آمده است:
« و چنانچه در ایام نوح شد همان قسم نیز در ایام فرزند انسان خواهد بود * می خوردند می آشامیدند زن می بردند شوهر می کردند تا آن روزی که نوح به کشتی درآمد و طوفانی آمد همه را فرو گرفت. »
۳- و در فصل هشتم سِفر تکوین تورات موجود ، پس از ذکر غرق شدن دنیا در زمان نوح و نجات کسانی که در کشتی بودند؛ چنین ذکر شده است:
« و خدا نوح و هر ذی حیاتی و هر بهیمه ای که با او در کشتی بودند به خاطر آورد و خدا بادی بر روی زمین وزانید تا به وقت ساکن شدن آبها * و چشمه های لجّه و روزن های آسمان بسته شدند و باران از آسمان منقطع شد * و آبها رفته رفته از روی زمین برگشتند و بعد از انتهای صد و پنجاه روز آبها کم شدند * وکشتی در روز هفدهم از ماه هفتم بر یکی از کوه های اَراراط قرار گرفت. »
دوم، شواهد قطعی کشف شده در سال های اخیر:
قرآن محل استقرار کشتی نوح پس از طوفان را جودی معرفی می کند ، و دیدیم که در تورات موجود محل استقرار آن یکی از کوه های اَراراط (آرارات) ذکر شده است؛ پس طبق این دو مأخذ واضح می شود که محل استقرار آن کشتی یکی از کوه های رشته کوه آرارات، به نام جودی بوده است.
از طرفی می دانیم کوه های آرارات، که تا زمان رضا شاه پهلوی بخشی از آن جزء خاک ایران بود و در شمالی ترین نقطۀ بین النهرین و سرچشمۀ رودهای مهم دجله و فرات و ارس است؛ اکنون در قسمت شمال شرقی ترکیه و نزدیک مرز ایران و مشرف بر ارمنستان می باشد.
کوه های آرارات از دیرباز به عنوان جایگاه نشستن کشتی نوح معروف بوده و این موضوع از جمله در سفرنامۀ برخی از مستشرقین غربی به وضوح ذکر گردیده است ، ولی از آنجایی که ریشۀ این شهرت به اخبار متصل به وحی باز می گشته است؛ افراد غیر معتقد با دید شک و انکار از آن یاد می کردند.؛ تا اینکه در سال های اخیر خداوند حجتی دیگر را آشکار می نماید، که هرچند بازهم منکرین بر اساس عادت دیرینۀ خویش، دست از انکار و ایجاد تشکیک نسبت به حقایق بر نمی دارند؛ ولی دامنۀ حجت و برهان علیه آنها هرچه بیشتر تنگ تر می گردد.
ماجرا از آنجا آغاز می شود که در سال ۱۹۵۹ میلادی (۱۳۳۸ شمسی) یک خلبان ترک، جهت اهداف خاص و خارج از این جریان، مأمور به تصویر برداری از منطقه می گردد؛ و با کمال تعجب در تصاویر گرفته شده توسط او از قله های آرارات، در فاصلۀ حدود بیست کیلومتری آنجا تصویری جلب توجه می کند که حاکی از فسیل کشتی بزرگی است که بر سینۀ تپه ای آرمیده و محل آسیب دیدگی ناشی از برخورد به یک صخره در آن مشخص است.
به دنبال پخش این خبر، متخصصین و افراد بی غرض، دست اندر کار تحقیق در این زمینه شدند، و از جمله دکتر براندنبرگ که در زمینۀ تشخیص عکس های هوایی مشهور و برجسته بود؛ چنین اظهار کرد:
«من هیچ شکی ندارم که شیء موجود در عکس های هوایی یک کشتی است. من تا به حال در طول مدت فعالیتم، هرگز چنین شیء عجیبی در یک عکس هوایی ندیده بودم.»
تحقیقات بعدی از نزدیک، خصوصا پس از زلزلۀ ۱۹۷۸ میلادی (۱۳۵۷ هجری شمسی) در منطقه، که منجر به آن شد که دیواره های فسیل مزبور شش متر از محیط اطرافش بالاتر قرار بگیرد، کاملا ثابت نمود که فسیل مزبور جز یک کشتی غول پیکر و هم سنگ یک ناو جنگی که به گل نشسته است، چیز دیگری نمی تواند باشد؛ و با توجه به ارتفاع حدود ۱۸۹۰ متری مکان از سطح دریا، چنین کشتی ای فقط می تواند از بالا به سینۀ کوه آرمیده باشد.
همچنین تحقیقات نشان داد که ابعاد کشتی غول پیکر مزبور معادل همان ابعاد ذکر شده در تورات موجود است، و یافت شدن فسیل مدفوع انواع حیوانات و شاخ برخی از آنها در آنجا هرچه بیشتر این حقیقت را مکشوف نمود .
ولی با وجود این دلایل متقن، از آنجایی که سیرۀ منکرین در طول تاریخ چنین بوده است، باز عده ای با مشاهدۀ و شنیدن این حقایق و دلایل، عوض روآوردن به ادیان آسمانی و تصدیق هرچه بیشتر تمامی پیامبران الهی و عبرت گرفتن و ترک عناد و سرکشی در مقابل خالق والا مقام و عظیمشان، تلاش می کنند تا با مطرح کردن سخنان واهی، وقوع این حقیقت مسلم و تکان دهنده و عبرت انگیز از برای صاحبان خرد را در اذهان متزلزل نمایند.
از جملۀ این سخنان واهی آن است، که می گویند:
اگر این موضوع واقعیت است، چگونه تمامی انواع موجودات زنده در یک کشتی گنجانده شدند؟
در حالی که این سخن آنها به مانند آن است که کسی پس از آن که به وضوح به او نشان داده می شود، که طبق دَربی که امروزه خداوند در صنعت به روی خلایق گشوده است، هزارن کتاب در یک حافظۀ کوچک سخت افزاری گنجانده شده اند؛ منکرانه جهت ایجاد تشکیک در اذهان افراد کم اطلاع، علی‌رغم وضوح مطلب، بگوید:
چگونه ممکن است تمامی انواع کتاب ها در یک حافظه گنجانده شود؟
آری اینان با تلاش در ایجاد تشکیک در اذهان نسبت به این موضوع که، از تمامی انواع موجودات یک جفت در کشتی نوح گنجانده شد؛ چون تشخیص وجه و کیفیت آن برای همگان میسر نیست، سعی می کنند تا اصل این حقیقت را زیر سؤال ببرند.
در حالی که در نزد اهل خرد واضح است که مثلا به این دلیل که وجه کارکرد بخشی از یک دستگاه برای عده ای مفهوم نیست، حضور و عملکرد واضح آن زیر سؤال نمی رود.
علاوه بر آنکه هرچند گنجانده شدن یک زوج از حیوانات خشکی با حجم طبیعی خویش در یک کشتی عظیمی که می توانسته دارای طبقات متعدد باشد، از اذهان به دور نیست؛ ولی وجوه دیگری نیز متصور است. و آن اینکه آن خداوندی که در ابتدای خلقت انسان، ژن تمامی انسان ها را در صلب یک بشر قرارداد؛ و آن خالق قدیری که اخیرا برای بشر مکشوف نموده است که هزاران کتاب می تواند در چند میلی متر فضا گنجانده شود؛ بدون شک قادر بوده است که، اگر چنین خواسته بود؛ ماهیت وجودی برخی از موجودات را در فضای کوچکی از کشتی بندۀ خویش نوح بگنجاند.
